از مجاز تا حقیقت
مدت زیادی در گوگل پلاس، وقت هدر میدادم. چند روز پیش هم یکی از دوستان لینکی فرستاده بود از فیس بوک. نشد که باز شود و سیستم پیغام داد که باید عضو شوی و عضو شدم. فعلا هم در آن صفحه ساخته شده چیزی نمینویسم و فقط میخوانم.
عجیب جایی است این فضای مجازی. همینطور که می چرخیدم چشمم خورد به صفحه مهدی نصیری. میتوان گفت مهدی نصیری شاید الان نان زندگیاش را هم از مخالفت با مدرنیته درمیآورد. ولی در فیسبوک که شاید مدرنترین پدیده روزگار ما باشد عضو است. در همین فیسگردیها صفحهای دیدم با عنوان احقرکلاب آل الله.متعلق به یکی از ضدسنیهای دو آتشه که هم ضد سنی است و هم میشود گفت مخالف جمهوری اسلامی. حزباللهی هم که تا بخواهی در فیسبوک و پلاس ریخته است. و کذلک آخوند و مذهبی و دختران مسلمان بیحجاب و خیلی بیحجاب و البته باحجاب و خیلی باحجاب هم همینطور.
دنیای مجازی همه این آدمهای ضد و نقیض را دور هم جمع کرده است. هر چند گاهی یکدیگر را بلاک هم میکنند و به هم فحش میدهند ولی به اقتضای ذات این شبکهها مجبورند که تحمل کنند. بماند که پارهای از این افراد هستند که دلشان میخواهد با مخالفین خودشان مرتبط باشند و میتوانند در این دنیای خاص باز هم به اقتضای ذات این شبکهها بدون آن که توجه کسی را جلب کنند ارتباط داشته باشند. ارتباطی که دنیای واقعی اجازه آن را نمیدهد. گروهی دیگر هم هستند که به هر انگیزه دیگری (دشمنشناسی، جذب حداکثری، امر به معروف و ..... ) میخواهند که نوشتههای غیرخودشان را بخوانند.
رابطه زنان و مردان هم در این فضای مجازی داستان خود را دارد. در کل راحتتر هستند. حتی همانها که تصویر نمایهشان زنی است برقعپوش، یا عکسی از رهبری. (به نظرم تأثیر شبکههای اجتماعی مجازی درآینده روابط زن و مرد دست کم در ایران بسیار قابل توجه خواهد بود)
اگر چنانکه معروف است مجاز پلی باشد به حقیقت. میتوان به این فضای مجازی دل بست.